یه روز خوب..... :)
کوچولویه مامان...
امروز با مامانی و بابایی و بابا امیر رفتیم واسه خرید سیسمونیه شما دردونه...
خیلی خوب بود... من که کلی لذت بردم.... مطمئنم شما هم وقتی تشریفه مبارکت رو بیاری و قدم های کوچولوت رو روی تخم چشم مامان بزاری کلی از این وسایل لذت میبری...
الحق و الانصاف که از هیچی هم واسه شما دریغ نکردن و تمامه سعیشون رو کردن که بهترین ها رو بخرن...
اینم بگم که برایه من و بابا امیر اصلا مهم نیست که فرشته ی آسمونیه ما که تا چند وقته دیگه زمینی میشه جنسیتش چیه...
فقط از خدا میخوام یه بار دیگه منت به سره بنده ی سراپا تقصیرش بذاره و شما رو صحیح و سالم به ما تحویل بده....
من شما رو باز هم دسته خدا میسپارم... خودش نگهدارته... مطمئنم...
گر نگهداره من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی